2017/01/22
ساختمان پلاسكو تهران در روز ۳۰دي ماه 1395 فرو ريخت. تعداد مصدومين و كشتهشدگان اين حادثه از 100مصدوم و 20كشته فراتر رفته است. پلاسكو نخستين ساختمان بلندمرتبه تمامفلزي ايران همچنين آسمانخراش خاورميانه بود كه نيم قرن پيش توسط حبيبالله القانيان، مالك كارخانه پلاسكو در ضلع شمال شرقي چهارراه استانبول در سال ۱۳۴۱ ساخته شد. پس از طي دوران شكوفايي، طبقات پاييني اين ساختمان به تدريج به فروش و طبقات مياني و بالايي به توليد و انبار البسه مردانه اختصاص يافت كه با كاربري آن همخواني نداشت. طبق روال مالوف عامل انساني مقصر اين سانحه ذكر شد و پس از آن روند اتهامزني دستگاههاي ذيربط و جناحهاي رقيب به يكديگر آغاز خواهد شد بيآنكه به عوامل و ريشههاي بروز چنين سوانحي پرداخته شود.
هر چند اظهار ميشود كه بارها به ساكنان ساختمان پلاسكو اخطار داده شده اما سوال اين است در شرايطي كه دستگاههاي ذيربط در وصول ماليات و عوارض دولتي و شهري هيچگونه قصوري نداشتهاند چرا در برخورد با شرايط بسيار خطرناك ساختمان كاملا كوتاهي كردهاند. حدود نيمي از بازار تاريخي تهران به فعاليتهاي توزيع منسوجات و پوشاك از قبيل پارچه، فرش و پوشاك و مشاغل وابسته اختصاص يافته است. كارگاههاي كوچك توليدي پوشاك در پيرامون و داخل بازار تهران در شرايطي كاملا غيراستاندارد و غيرايمن استقرار پيدا كردهاند. در محدوده مركزي شهر(Downtown) بخش اصلي توليدكنندگان و توزيعكنندگان منسوجات و پوشاك كشور در محدودهيي شامل بازار تهران تا خيابان جمهوري اسلامي(حد فاصل بين سعدي تا فلسطين) مستقر شدهاند. توزيع حدود 50 درصد از پارچه و پوشاك مصرفي كشور و توليد حدود 40درصد پوشاك داخلي در اين منطقه و حاشيه آن و در ساختمانهاي تجاري و مسكوني قديمي و كهنه با شرايط ناايمن انجام ميشود. هماكنون ساختمانهاي تجاري اطراف ساختمان پلاسكو مانند فردوسي،كويتيها همچنين واقع در محدوده بازار، خيابان جمهوري و شمالغربي چهارراه جمهوري- وليعصر از وضعيت پرخطر و ناايمن كاملا مشابهي با ساختمان پلاسكو برخوردار هستند. هر چند كه منطقه مركزي تهران كم و بيش جنبه تجاري پيدا كرده اما مشكل در نگهداري حجم زيادي از منسوجات و پوشاك با قابليت آتشگيري در شرايط معمولا غيراستاندارد است. بنابراين بايد منشأ اصلي حوادثي مانند ساختمان پلاسكو را در برنامهريزيهاي اقتصادي و شهري و در رويكردها و سازوكاري ديد كه اجازه حفظ و استمرار وضعيت كنوني را داده است. پايتختهايي مانند تهران در عين مركزيت سياسي مركز تجاري كشور نيز محسوب ميشوند لذا گرايش به تمركز بخش غالب توزيع كشور در تهران امري متداول است. همچنين توليد پوشاك با توجه به ارتباط نزديك آن با مد و نياز به فعاليت در نزديكي بازارهاي اصلي، تمايل به سمت استقرار در مركز كشور دارد چنانچه در شهرهايي مانند استانبول، سئول و لسآنجلس هم بدين منوال است. در اين شهرها راهكارهايي از قبيل نوسازي و بازسازي نقاط اقتصادي- تجاري مركزي شهري، انتقال بخش مهمي از فعاليتهاي توليدي- توزيعي به حاشيه شهرها، ايجاد پاركهاي صنعتي و خردهفروشي، تعيين محدوده مناطق شهري جهت فعاليت مشاغل توليد و صنعتيسازي و نوينسازي زنجيره تامين در جهت ساماندهي و سازماندهي توليد و توزيع منسوجات و پوشاك اتخاذ شده است.