فرشاد مومنی در همایش«فساد در ایران: نظام مند یا تصادفی؟»: فساد، تجلی ناتوانی ساختار قدرت در پشتیبانی از فعالیت‌‌های مولد است

2018/12/11

شنبه گذشته همایش «فساد در ایران: نظام مند یا تصادفی؟» به مناسبت روز جهانی مبارزه با فساد توسط هسته پژوهشی مطالعات سلامت اداری و مبارزه با فساد دانشکده مدیریت دانشگاه تهران در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران برگزار شد.

فرشاد مومنی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی در نشست مبارزه با فساد در ایران، گفت: جامع‌ترین تعریف از فساد را خانم "سوزان رز - آكرمن" نویسنده کتاب فساد و دولت ارائه کرده است، او می گوید فساد، تجلی ناتوانی ساختار قدرت در پشتیبانی از فعالیت‌‌های مولد است.

از جنبه اعتقادی، فعالیت مولد فقط فعالیت اقتصادی نیست بلکه هر مانعی که جلوی رشد استعدادها و خلاقیت‌ها را می‌گیرد،راه بر امکان خداگانگی انسانها می بندد. در حوزه توسعه وقتی خلاقیت و مولد بودن تحت فشار قرار می‌گیرد باعث می‌شود ناگزیر به سمت فعالیت‌‌های مبتنی بر ستیز و حذف برویم‌. دلیل آن کاملا روشن است زمانی که خلاقیت با محدودیت روبرو

می شود بحران کمیابی شدت می گیرد و با شیوه‌های همکاری و همدلی نمی‌شود به خواسته‌ها دست پیدا کرد، بنابراین الگوی مسلط مناسبات، الگوی ستیز و حذف می شود.

وی افزود: در تاریخ معاصر اقتصادی ایران در هر دوره‌ای که درآمدهای نفتی رشد می‌یابد، شدت خشونت‌ورزی افزایش می‌یابد و این خشونت‌ورزی در ساخت سیاسی مشهودتر است و الگوی مسلط، الگوی حذف است به علت اینکه لازمه دستیابی به رانت‌‌ها کاستن از رقبای بالقوه است. بر اساس این ایده ما باید به لزوم، به مساله فساد به مثابه یک امر فرا رشته‌ای نگاه کنیم تا بتوان یک درک بایسته از آن پیدا کرد.

مومنی ادامه داد: در دوره آقای احمدی‌نژاد که شاهد جهش درآمدهای نفتی بودیم، در یک افول کمتر از میان مدت، رتبه جهانی ایران در فساد حدود 80 رتبه تغییر می‌کند و ما شاهد سقوط 80 رتبه ایران به سمت فاسد ترین کشورهای دنیا هستیم و در دوره ایشان سالی را تجربه کردیم که ایران در جدول فاسدترین کشورهای دنیا، فقط 7 کشور با قعر جدول فاصله داشت. چقدر غم انگیز است که فرصت صورت بندی دقیق این مسائل پیش نمی‌آید.

وی در بیان خاطره‌ای در موضوع سپنتا نیکنام گفت: من می ‌دیدم این برخورد هیچ سنخیتی با تعریف اسلام از تعاریف شهید بهشتی و مطهری ندارد، ولی چون در حیطه تخصصی من نبود فقط به عنوان یک شهروند نگران این طرز برخوردها بودم. اما

حجت الاسلام آقای حاج شیخ محمد یزدی به عنوان یکی از اعضای شورای نگهبان در ارتباط با موضوع سپنتا نیکنام گفتند که این مساله سلطه غیرمسلمان بر امور مسلمانان را ایجاد می‌کند، این مسئله سلطه یک مورد تخصصی در دانش توسعه است و می توان درباره آن صحبت کرد. من در این مورد خطاب به آیت الله یزدی نوشتم، آن سیستمی که شما را تغذیه اندیشه ای می کند، یا یک سیستم نارسا و ناتوان است و یا شما به آن سیستم توجه بایسته نمی کنید.

مومنی ادامه داد: در یک سطح نظری مواجهه با مسئله سلطه به دو گروه تقسیم بندی می شود، گروه اول طرف سلطه گر است که به آن نظریه های امپریالیسم می گویند و گروه دوم طرف تحت سلطه است که آن نظریه های وابستگی می گویند. من در خطابه خود به آیت الله یزدی به این مورد اشاره کردم که فصل مشترک مورد توافق تمام متفکران دو گروه نظریه سلطه، این است که مناسبات مبتنی بر سلطه از دل شرایط نابرابر تولید می شود و این نابرابری از دل قدرت، ثروت ، منزلت و اطلاعات بیرون می آید.

وی افزود: در خطابه خود به آیت الله یزدی، با استناد به آثار شهید مطهری بیان کردم که شهید مطهری با اینکه دلبستگی و تعصب بسیار زیادی به فقیهان داشت، اما ایشان کوبنده ترین نقد ها را در تاریخ اسلام به فقیهان داشتند در رابطه با اینکه چرا در مورد مسئله عدالت اجتماعی کم کاری نابخشودنی کردند. زمانی که حجت الاسلام آقای حاج شیخ محمد یزدی وهمفکرانشان نگران سلطه هستند اما به سراغ سپنتا نیکنام می روند، به این دلیل است که آنها درباره عدالت اجتماعی فهم بایسته وعالمانه ندارند.

رئیس موسسه دین و اقتصاد ادامه داد: از منظر اقتصاد توسعه در ایران، با تقدم امر سیاسی روبرو هستیم، اگر کسی بخواهد به ثروت دست یابد باید خودش را به منابع قدرت نزدیک کند. من در این مورد در خطابه خود به آیت الله یزدی تاکید کردم، اینکه توزیع قدرت در ایران عادلانه باشد یا نباشد اختیارش در دست شورای نگهبان است با ابزاری به نام صلاحیت سنجی.

مومنی خاطر نشان کرد: در نهایت اجمال در خطابه خود به آنها گفتم، شما در دوره احمدی‌نژاد شادمان بودید که ما حکومت را یکدست و یکسان‌سازی کردیم. از نظر ما حکومت یکدست یعنی یک ساخت قدرت با توزیع بشدت نابرابر و بسیاری از صاحب صلاحیت ترین افراد به دلیل اینکه در یک مجموعه خاصی قرار نداشتند، حذف شدند. شما با یکدست کردن حکومت فکر کردید که عبادت کردید، ولی حالا از منظر سلطه که از آن آگاهی عالمانه ندارید ولی حساسیت زیاد روی آن دارید، به این یکدست کردن حکومت توجه کنید. من در این مورد استناد کردم به گزارشی که در سال ۹۲ مرکز پژوهش‌های مجلس دوره احمدی‌نژاد را با دوره خاتمی مقایسه کرده بود، این گزارش نشان داده بود که زمان آقای احمدی‌نژاد برای دستیابی به هر واحد رشد اقتصادی نسبت به زمان آقای خاتمی پنج برابر بیشتر پول خرج شده است، یعنی

سریع ترین و بی سابقه ترین عمق یابی وابستگی های ذلت آور به دنیای خارج به دست افرادی که فکر می کردند حکومت را یکدست کردند. طنز تلخ ماجرا هم این است که کسانی ایران را وابسته کردند که رادیکال‌ترین شعارها را می‌دادند و این یکی از جلوه های مشکوک بودن رفتارهای دولت احمدی نژاد است.

رئیس موسسه دین و اقتصاد با بیان اینکه مسئله تولید محوری به مثابه یک نظام حیات جمعی است، گفت: تولید در ذات خودش یک امر طولانی  مدت است و به تضمین های دور مدت مانند امنیت حقوق مالکیت که مستقیما تابع اراده سیاسی است، نیاز دارد. تولید مدرن یک امر جمعی است و نسبت به مفت خوارگی آلرژی سیستمی دارد و ساختار نهادی باید مشوق همکاری و اعتماد باشد تا امکان تولید شکل بگیرد.

 این استاد دانشگاه سپس به انتقاد از دولت روحانی پرداخت و گفت: متاسفانه دولت روحانی در حل مشکلات کشور ناتوان است و به شدت بحران ها دامن میزند به عنوان مثال وقتی مسئله موسسات مطرح شد سران قوا سریع جلسه تشکیل دادند و 30 هزار میلیارد تومان از جیب ملت به این ها به اسم طرح سازماندهی موسسات غیرمجاز پرداخت کردند اما وقتی کارگران حقوق عقب افتاده خود را که نتیجه یک اقدام مولد تولیدی بود را خواستار شدند نه تنها جلسه ای تشکیل نشد بلکه سرکوب هم شدند و اعلام کردند منابعی برای پرداخت حقوق کارگران نداریم.

ریشه فساد در نابرابری ها

حسین راغفر نیز در ادامه همایش مبارزه با فساد در ایران گفت: ریشه اصلی فساد را باید در نابرابری‌‌های ناموجه و ساختاری جست‌وجو کرد. نابرابری‌‌هایی که فقط در حوزه اقتصادی جست‌وجو نمی‌شود بلکه نابرابری در نظام تصمیم‌گیری منجر به نابرابری در موقعیت‌‌ها می‌شود. وی افزود: در دهه 80 شاهد رشد نهادهای مالی و بانک‌‌های به اصطلاح خصوصی هستیم که منشأ نابرابری‌‌ها می‌شوند. سرمایه‌داری و اقتصاد رفاقتی منابع را در دسترس دوستان و همپایگی‌‌ها قرار می‌دهد و  برخی با وام‌‌های هنگفت با بهره‌‌های پایین ره صدساله را یک شبه طی می‌کنند و همین به افزایش نابرابری‌‌ها دامن می‌زند.

وی تصریح کرد: مساله ما حل مساله نابرابری در برخورد با فساد است. نفس انقلاب دگرگونی است و مشکلات خود را در بردارد. همزمان ما شاهد رشد مسائل دیگری مثل حضور ضد انقلاب و تحریم و جنگ تحمیلی و تداوم مشارکت جهانی علیه انقلاب هستیم. وقتی جنگ تمام می‌شود اقتصاد با، سی درصد ظرفیت خود کار می‌کند و هفتاد درصد معطل ماندن را در دولتی بودن می‌دانستند.

این اقتصاددان گفت: اصلی‌ترین مولفه این تحول را باید در سه دهه گذشته درمورد تفکر حاکمیت در اقتصاد جستجو کرد. مولفه‌های آن متعدد است و یکی از پدیده‌های آن بازار آزاد است. خصوصی‌سازی هم وارد عرصه کلان می‌شود و همه این‌ها برای مقابله با فساد بوده است.

وی با اشاره به سیاست‌های اقتصاد کلان گفت: تنها مساله سلطه سرمایه‌های تجاری نیست بلکه علاوه بر آن ما شاهد باندهای خصوصی هستیم که این خود باعث نابرابری می‌شود. با توجه به درآمدهای محدود یک جامعه این خود باعث نابرابری خواهد شد.

وی افزود: گروه‌هایی که حتی در طبقه متوسط هستند نگاه بدبینانه‌ای نسبت به هم دارند و این گسستگی ناشی از نابرابری است. در مواجهه با پدیده فساد سه گفتمان مشخص وجود دارد که یکی مدرنیزه کردن دیگری اقتصادی کردن و دیگری سیاسی کردن است. در مدرنیزه کردن بروکراسی باید به معنای خاصی شکل بگیرد و همه این سه پارادایم یک الگوی آرمانی را مطرح می‌کنند و فاصله از آن را فساد می‌دانند. این‌ها اما به علت اصلی اشاره نمی‌کنند که آن رابطه قدرت است. به عنوان مثال منابع باد آورده نفت و گاز که چطور توزیع شود و بانک‌ها با چه اعتباری نرخ بدهد و چطور مالیات گرفته شود همه این تصمیمات نابرابری را ایجاد می‌کند.

راغفر گفت: مساله فساد خود به طور ذاتی یک هسته ذاتی ندارد. اشکال مختلف فساد خودش عامل نابسامانی نیست بلکه محصول نابسامانی‌ها است. مردم برای تامین قوت خود کلیه و خون خود را می‌فروشند. پیامدهای آن به اشکال تکان‌دهنده‌ای در حال شکل‌گیری است که مهمترین آنها  مهاجرت است که احساس می‌کنند هیچ جایی اینجا ندارند و دنبال هر کشوری هستند که بروند. مافیاهای موجود در سیستم بانکی و خودرو و... خود به خود شکل نمی‌گیرد بلکه تصمیمات ما به آن شکل می‌دهد.

وی گفت: در چنین شرایطی این نگاهی که به وجود آمده سامان‌بخش نیست بلکه به تفرق منجر می‌شود که رشد ناامنی و خودکشی و خشونت‌های خانگی و طلاق از نتایج آن است.

روایت ربیعی از فساد یقه سفیدها و آبی ها

علی ربیعی، استاد دانشگاه تهران از تأثیر فساد بر افزایش هزینه توسعه و نیز سخت‌تر کردن زندگی مردم گفت و اینکه فساد به دلیل ناهمسانی شناختی، تا پایین‌ترین لایه‌‌های جامعه نیز سرایت می‌کند.

او با تکیه بر پژوهش یکی از استادان دانشگاه، گفت که به طور سرانه هر ایرانی از فساد، 100 هزار تومان از دست می‌دهد.

ربیعی با بیان اینکه فساد از بین رفتنی نیست، اما قابل کنترل است، از سیاست‌‌های فسادزا، نظام اداری فسادزا و عامل انسانی فسادزا گفت و درباره سیستماتیک بودن فساد، اظهار کرد: اگر درباره فساد حرف می‌زنیم، تنها به دولت توجه می‌کنیم، درحالی که امروز از نهادهای مدنی تا دانشگاه و رسانه هم درگیر فساد هستند.

وی با بیان اینکه فساد دو سطح دارد، درباره فساد یقه سفیدها گفت که فساد یقه سفید‌‌ها از نظر حجم پول زیاد است، اما فساد یقه آبی‌‌ها از نظر تعداد.

او در زمینه رویکرد سیاسی به فساد نیز گفت که فقدان دموکراسی همه‌جانبه و پیدایش دموکراسی صوری فساد زیادی را ایجاد می‌کند، همچنین احزاب سیاسی ناکارآمد، نهادهای مدنی غیرناظر و حامی‌پروری ابعادی هستند که فساد با رویکرد سیاسی را تبیین می‌کنند.

ربیعی در رویکرد کارگر-کارفرما به فساد هم اظهار کرد: منظور از این رویکرد، جایی است که کارگر و کارفرما یکی می‌شوند، همچنین مسأله حامی پروری، یعنی قدرتمندان کسانی را در پست‌‌ها می‌گمارند تا منافع آنان را تأمین کنند، یکی از عوامل دیگر بروز فساد است.

او راهکارهای مبارزه با فساد را به سه بعد اصلاحات ساختاری، برنامه‌‌های انضباطی و ارتقای آموزشی و فرهنگی تقسیم‌بندی و تصریح کرد: ما تنها به یک بعد فساد توجه کردیم و به همین دلیل نتوانستیم در مبارزه با فساد موفق باشیم.

اصلاح نظام نمایندگی، مقابله با انتصابات حزبی، ایجاد پایگاه‌‌های قوی اطلاعاتی، کم و اثربخش شدن نهادهای نظارتی از راهکارهای ربیعی برای مقابله با فساد در ایران بود.

مبارزه با فساد حالت فرمالیته و نمایشی دارد

پروانه سلحشوری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در ادامه نشست مبارزه با فساد در ایران: نظام مند یا موردی ؟ گفت:در کشور ما مبارزه با فساد حالت فرمالیته و نمایشی دارد.

وی افزود: مردم در مورد اعدام سلطان سکه قانع نشدند و این محاکمه شفاف نبود بنابراین برخی از مردم گفتند اصلا اعدام نشده است، برخی گفتند چرا با افراد شاخص تر برخورد نشد و.. در واقع این محاکمه بیشتر فاصله دولت و ملت را بیشتر کرد.

وحید مظلومین معروف به سلطان سکه که در هنگام اعدام (آبان ماه امسال) 56 سال سن داشت ، بیش از سه دهه در بازار تهران به دادوستد ارز و سکه و طلا مشغول بود. پس از ناآرامی‌های به وجود آمده در بازار طلا و سکه در اوایل سال 97، در حالی دستگیر شد که معادل دو تُن سکه را از طریق دلال‌های زیرمجموعه خود از سطح بازار خریداری و جمع‌آوری کرده بود.

نماینده مردم تهران با اشاره به این نکته که فساد یکی از مهم ترین نگرانی ها در سطح جهانی است اما سطح و محدوده آن در بین جوامع مختلف متفاوت است گفت: هر نوع رفتار غیر قانونی را می توانیم فساد بنامیم یا اقدامات نهادهای مختلف که از قدرت برخوردارند و از آن در جهت اعمال نفوذ استفاده می کنند را فساد می نامیم و لفظ جرم را بر آن اطلاق کنیم چرا که فساد منافع مردم را به خطر می اندازد.

این نماینده مجلس این جمله را نیز هم گفت که قوه قضاییه مستقل و تاثیر گذار یکی از نهادهای ضروری برای مبارزه با فساد است.

وی با بیان اینکه لزوما کوچک سازی دولت به کاهش فساد نمی انجامد، اظهار کرد: تجربه روسیه نشان می دهد که کوچک کردن دولت نتوانسته است فساد را کاهش بدهد و روسیه در حال حاضر در شاخص مبارزه با فساد در رتبه 135 قرار دارد.

نماینده مردم تهران رانت خواری، لابی گری سیاسی و اجتماعی ، مشکلات موسسات مالی و.. را مواردی از فساد دانست و گفت: در همین قضیه موسسات مالی ما 30 هزار میلیارد تومان از جیب مردم برای افرادی که سپرده هایشان در این موسسات دچار مشکل شد، پرداخت شد .

« در ماه های ابتدایی که وارد مجلس شده بودم و بحث موسسات مالی مطرح بود روزانه بین 100 الی 200 و برخی مواقع تا 500 پیامک و تا یک شب روی گوشی موبایلم می آمد که این افراد می گفتند دچار مشکلاتی شده ایم و تمام زندگی خود را در این موسسات گذاشته ایم. در واقع فشار می آوردند. هر روزی جلوی مجلس و نهاد ریاست جمهوری تظاهرات بود و آنقدر فضای تبلیغاتی به وجود آورده بودند که کسی جرات نمی کرد بگوید که دولت چرا باید هزینه طمع برخی را از جیب مردم بپردازد. »

وی ادامه داد: کسانی که این بلا را سر مردم آوردند فقط 15 سال حبس گرفتند یعنی اساسا مجازات با جرم همخوانی نداشت و کسی هم پاسخگویی مجوزهایی که به این موسسات داده شد ، نیست.

سلحشوری با بیان اینکه ایران در شاخص ادراک فساد در رتبه 13 قرار دارد، گفت: در شاخص ادراک فساد 180 کشور 130 هستیم ما در کنار کشورهایی چون ؛ گامبیا ، اوکراین، برمه و.. قرار داریم و در این شاخص نیوزیلند و دانمارک بهترین رتبه ها را دارند.

شاخص ادراک فساد ، شاخصی است که رتبه فساد در بخش عمومی یک کشور را درمیان سایر کشورهای جهان نشان می‌دهد. سازمان شفافیت بین‌الملل، با استفاده از شاخص ادراک فساد، کشورها را برحسب میزان فساد موجود درمیان مقامات دولتی و سیاستمدارانشان رتبه‌بندی می‌کند.

منبع: روزنامه عصر اقتصاد


   


نظرات کاربران
سخنران : دکتر علیرضا گرشاسبی، دکتر فرشاد مومنی
زمان : 

پنج شنبه 31 فروردین 1403 ساعت 14 الی 16


مکان : 

موسسه مطالعات دین و اقتصاد 

https://www.skyroom.online/ch/moassesse/institute-of-religion-and-economic

دیدگاه های روز
نظرسنجی
تقسیم سازمان مدیریت و برنامه ریزی به 2 معاونت برنامه و بودجه و سازمان امور استخدامی: