2019/06/26
مهفام سلیمانبیگی: هیئت امنای سازمان تأمین اجتماعی و صندوقهای تابعه با اتفاق آرا «محمد سالاری» را بهعنوان مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی پیشنهاد کردند و در جلسه مورخ 4 تیر 98، که به ریاست «محمد شریعتمداری»، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی برگزار شد، سالاری به سمت مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی منصوب شد.
او دارای دکترای مدیریت اجرائی از دانشگاه بوردوی فرانسه و دکترای حقوق عمومی از دانشگاه تهران است و سابقه استانداری بوشهر در دولت یازدهم و استانداری گیلان در دولت دوازدهم را دارد. با توجه به اینکه سازمان تأمین اجتماعی امروز یکی از چالشهای اساسی کشور محسوب میشود و با نظر به اینکه اکنون این سازمان به لحاظ تأمین منابع مالی با بحران مواجه است، انتظار میرود انتصاب افرادی که در عالیترین مراتب تصمیمگیری در این سازمان قرار دارند با دقت و حساسیت بسیار بیشتری نسبت به قبل و به دور از رویکردهای سیاسی صورت گیرد تا بتوان با بهرهگیری از تصمیمات و برنامههای عملی و راهبردی آنان این صندوق را از بحرانهای فعلی نجات داد. محسن ایزدخواه، معاون اسبق سازمان تأمین اجتماعی، در گفتوگو با «شرق» با درنظرگرفتن شرایط حساس این روزهای سازمان تأمین اجتماعی معیارهای لازم را برای انتخاب مدیرعامل این سازمان برشمرد و قضاوت درباره صلاحیت یا عدم صلاحیت محمد سالاری را با توجه به میزان انطباق وی با این معیارهای قانونی و اخلاقی، به خوانندگان، شرکای اجتماعی و ذینفعان سپرد.
ایزدخواه با بیان اینکه پیش از انتصاب سالاری اشاراتی به این موضوع کرده بود، افزود: «اداره چنین سازمان بحرانزدهای دیگر جای آزمونوخطا نیست». او ادامه داد: سازمان تأمین اجتماعی امروز یکی از بحرانیترین دورههای خود را به لحاظ تأمین منابع مالی با توجه به شرایط اقتصادی کشور و تصمیمات غلطی که در یک دهه گذشته در مورد این سازمان گرفته شده است، میگذراند، بهطوریکه در نظام عالی تصمیمگیری، از سازمان تأمین اجتماعی بهعنوان یکی از چند چالش بزرگ در کشور در کنار مسئله بحران محیط زیست، بحران منابع آبی و خشکسالی، تورم و رکود مزمن اقتصادی کشور نام برده میشود. بنابراین اداره چنین سازمانی که عملکرد مثبت یا منفی آن میتواند حتی حوزه امنیت ملی را تحت تاثیر قرار دهد، در مقطع کنونی از حساسیت بالایی برخوردار است؛ بنابراین در این وضعیت افرادی که بهعنوان مدیرعامل یا هیئتمدیره منصوب میشوند، باید از ویژگیهای خاصی برخوردار باشند که مهمترین آنها عبارتند از: داشتن تجربه و تخصص لازم و شناخت کافی از نظام تأمین اجتماعی. ایزدخواه توضیح داد: به لحاظ اینکه صندوقهای بیمه یک بنگاه اقتصادی و اجتماعی هستند، تخصص و تجربه لازم در این زمینه یک اصل پایدار و اجتنابناپذیر است و بهکارگماری افرادی که در سوابق مدیریتیشان حداقل آشنایی با این حوزه وجود نداشته باشد، یک خطای راهبردی و استراتژیک است.معاون سابق تأمین اجتماعی ریسک در انتخاب افراد برای عالیترین مقام تصمیمگیری را با امکان تعمیق بحرانهای سازمان همراه خوانده و گفت: کارکنان سازمان تأمین اجتماعی از یک عمق قابلقبولی در حوزه کارشناسی برخوردار هستند، اما افرادی باید در رأس سازمان قرار گیرند که بتوانند با جهتگیری به خطمشیهای اصولی و تضمینی و برنامهای راهبردی و عملیاتی، راه برونرفت از بحران پیشآمده را در زمینههای اجرائی و قانونی مرتفع کنند، بنابراین بهکارگیری افرادی در عالیترین سطوح تصمیمگیری درحالیکه هیچ تجربه و شناخت کافی از اصول اولیه نظام تأمین اجتماعی ندارند میتواند تبعات جبرانناپذیری برای سازمان تأمین اجتماعی ایجاد کرده و بحران را بیشتر کند.وی همچنین به لزوم انتخاب مدیران سازمان به دور از تصمیمات و جهتگیریهای سیاسی اشاره کرده و تصریح کرد: متأسفانه در سالهای اخیر استقلال صندوقهای بیمهای توسط دولت، بهویژه پس از ادغام صندوقهای بیمهای در وزارت کار مخدوش شده وبر اساس چنین اقدامات مداخله جویانی مشاهده میشود که سازمان تأمین اجتماعی بیش از دو سال است فاقد مدیریت پایدار و منسجم است. این فقدان ناشی از دخالت دولتمردان در امور صندوقهاست، بنابراین در کنار انتخاب مدیران قوی و باتجربه، دولت و وزیر محترم کار باید به استقلال صندوقهای بیمهای احترام بگذارند تا مدیران این صندوقها به دور از رویکردهای سیاسی و لابیگریهای حزبی وباندی بتوانند در چارچوب موازین و اصول حاکم بر نحوه اداره صندوقهای بیمهای آنجا را اداره کنند.وی افزود: در شرایط خطیری که سازمان تأمین اجتماعی در آن قرار دارد، اگر نظام عالی تصمیمگیری به دنبال انتخاب بهینه برای اداره سازمان تأمین اجتماعی بود، باید یک فراخوان ملی داده میشد و افرادی که صلاحیتهای کافی و لازم را در خود میدیدند، همراه با یک برنامه راهبردی و عملیاتی به هیئت امنای سازمان تأمین اجتماعی دعوت میشدند. هیئت امنا هم با برخورداری از استقلال لازم و کافی در تصمیمگیری، بر اساس صلاحیتهای مدیریتی و تخصصی و پاکدستی افراد و به دور از تأثیرگذاری جریانات سیاسی عمدتا دست سازو یا دولتساز فرد اصلح را انتخاب میکرد. حال باید انتصاب جدید را با معیارهایی که برشمرده شد محک زد و قضاوت را به خوانندگان، شرکای اجتماعی و ذینفعان واگذار کرد.مسئله تناسب رشته تحصیلی و سمت منصوبی برای مدیرعامل سابق سازمان تأمین اجتماعی پرهیاهو بود و اینکه در قانون ساختار رفاه و تأمین اجتماعی گفته شده افرادی میتوانند وظیفه مدیرعاملی یا هیئتمدیره و هیئت نظارت در صندوقهای بیمهای، از جمله صندوق تأمین اجتماعی را برعهده بگیرند که دانشآموخته رشتههای مدیریت، اقتصاد، حسابداری، مالی، انفورماتیک و پزشکی باشند. ایزدخواه در پاسخ به این سؤال که آیا این تناسب تحصیلات با سمت منصوبی درباره سالاری وجود دارد یا خیر، پاسخ داد: اگر مدرکی که از ایشان ارائه شده فقط در رشته حقوق باشد، با توجه به تبصره ماده 17 قانون ساختار نمیتواند این تصدی را داشته باشد؛ تأکید میکنم اگر ایشان فقط فارغالتحصیل رشته حقوق باشد. اما اگر مدرک مدیریت اجرائی ایشان مورد تأیید وزارت علوم یا سازمان مدیریت استخدام کشوری باشد مانعی ندارد. به همین خاطر قانون ساختار رفاه و تأمین اجتماعی تأکید کرده است که مراتب تأیید و مرتبط بودن مدرک تحصیلی افراد باید به تأیید سازمان امور اداری واستخدامی کشور برسد. دبیرخانه هیئت امنای سازمان تأمین اجتماعی باید پیش از انتصاب، مدارک افراد را به این دستگاه فرستاده و استعلام کند. لذا باید از دبیر هیئت امنا و معاون وزیر کار سؤال کرد که آیا این استعلام صورت گرفته و آیا مدرک تحصیلی ایشان مرتبط با سمتی است که به آن منصوب شده است ؟