توسعه درون زا، نسخه نجات بخش مصدق

29 مرداد 1403

حیاتی ترین یادگار و میراث اندیشه‌ای مصدق برای نجات ایران فهم این مسئله بود که ضعف بینه تولیدی منجر به ایجاد گسست عینی و ذهنی از گذشته و آینده و تحمیل کوته نگری و اکنون زدگی به ایران و ساختار قدرت شده است.متاسفانه در مقاطعی به جای اتکاء به بنیه تولید ملی، مسیرهای رانت جویانه انتخاب شده که ثمره آن ایجاد تزلزل نسبت به حس ملی و تقدم مصرف محوری برتولید بوده است.

در میان آثاری که تاکنون درباره کودتای 28مرداد1332ش نگاشته شده آثار معدودی است که به کارنامه اقتصادی دولت دکتر محمد مصدق بپردازد. دکتر فرشاد مؤمنی ،اقتصاد‌دان، در مطلب حاضر به این مقوله پرداخته است. آنچه می خوانید گفتاری اختصاصی از ایشان در خصوص کارنامه اقتصادی دولت ملی دکتر مصدق است.

 در هفتاد و یکمین سالگرد کودتای منحوس  و ضد ملی بیست و هشتم مرداد سال 1332 به نظر می‌رسد که کم کم باید راجع به این مسئله فکر بکنیم که از این تجربه خطیر و خارق العاده چگونه می‌توانیم در جهت فهم اقتضائات زمانه و بهره گیری از تجربه‌های تاریخی  برای اعتلای اقتصاد ملی استفاده کنیم. همان طور که من و آقای دکتر بهرام نقش تبریزی در کتاب “اقتصاد ایران در دولت ملی”  تشریح کرده ایم به مسئله مصدق و نقش آفرینی های او در جهت اعتلای ایران می شود از چندین زاویه نگاه کرد. یک زاویه،‌ خروش ضداستعماری او است که در برابر ظلمها و تحقیرهای استعمارگران از دریچه تحمیل خام فروشی و توزیع نابرابر عایدات آن بر ایران تحمیل می کردند و راه را بر ورود کارآمد ایرانیان به صنعت نفت می بستند و تنها در امور گماشتگی و مستخدمی  و پادویی اجازه مشارکت ایرانیان در صنعت نفت را می دادند.

از این زاویه همه ما می دانیم که مصدق الهام بخش چهره های بزرگی مثل عبدالناصر و از جهاتی حتی نهرو در سالهای میانی قرن بیستم شد. در ایران هم  با همت بزرگمردانی مانند استاد فقید میرمصطفی عالی نسب و همراهان  دانشگاهی ممتازی مثل زنده یاد مهدی بازرگان و یدالله سحابی و افرادی از این قبیل،‌ الگوی مصدق نقش آفرینی خارق العاده ای داشت.

 زاویه بسیار مهم دیگری که به گمان من می تواند برای امروز ایران الهام بخش باشد این است که مصدق برای تحقق توسعه درون زا، پایدار و ملی نرم افزارهایی را  در دوره 28 ماهه مسئولیت خود ارائه کرد که با وجود گذشت زمان طولانی و وقوع تحولات غیرقابل وصف در جامعه و اقتصاد ایران بخش اعظم آن نرم افزارها همچنان می تواند برای ما نجات بخش باشد. با کمال تأسف باید گفت که از دوره مصدق تا امروز هر قدر و هروقت که ما از آن اصول و موازین فاصله گرفتیم خسارتها و بحرانهای بزرگی گریبان جامعه و تمامیت ارضی کشور را گرفت. از این زاویه اهتمام بی بدیل او به آزادی مطبوعات، استقلال جامعه دانشگاهی از مداخله های  سیاست زده و نیز شفاف سازی سیاستهای تصمیم گیری و تخصیص منابع در واقع باطل السحر مناسبات رانتی را ایجاد کرد.

 در گام بعدی به رسمیت شناختن مشارکت فعال مردم در سرنوشت سیاسی و اقتصادی خود  و اهتمام  بی بدیل بر ارتقاء بنیه تولید فناورانه بر محور اندیشه توسعه ملهم از مکتب تاریخی آلمان جزو درخشان ترین میراثهای اندیشه ای او است که به شکل بی بدیلی توانست پیوندی بین سنت و مدرنیته ایجاد کند و یک الگوی توسعه مبتنی بر فرهنگ و هنجارها و سنتهای ایرانی را پایه گذاری نماید.

اما به گمان من یکی از درخشان ترین قله های اندیشه ای دکتر مصدق  که برای امروز ایران هم می تواند بسیار الهام بخش باشد مطرح کردن آموزه ی موازنه عدمی یا موازنه منفی بود. مصدق نیک می دانست که ایران به عنوان یکی از چهار راههای حیاتی و بزرگ حوادث در جامعه جهانی، هر بار به دلایلی به ویژه در هنگامه منازعه های هژمونیک ابعاد و اهمیت ویژگیهای استراتژیک و ژئو استراتژیک آن برای جامعه جهانی افزایش می یابد.

او با توجه به این مسئله به این جمع بندی رسید که تجربه تاریخی 400 ساله که به فاجعه های بزرگ انجامیده مضمون اصلی اش این است که ایرانیان هربار که خواسته اند از شرّ یک دولت خارجی قدرتمند نجات پیدا کنند به یک قدرت دیگر پناه برده اند و بعد در باتلاق بسیار عظیم تری گرفتار شده اند.

 مصدق دید که 400 سال مکرر این تجربه ها صورت گرفته مثلاً شاه عباس برای کوتاه کردن دست پرتغالیها به انگلستان متوسل شد و انگلستان وقتی که آمد بلایی بر سر ایران آورد که یک درصد آنها را پرتغالیها انجام نداده بودند. این ماجرا همچنان ادامه دارد و با کمال تأسف حتی در سطوح کلیدی اداره کشور هم گویی قدرت و تمایلی برای پندگیری از این ایده ها مشاهده نمی شود. هر بار ما این کار را کردیم به ورطه های هولناک تر افتاده ایم.

مصدق ایده موازنه منفی را مطرح کرد و این به معنای آن بود که ما به جای رویکرد امتیاز دهی باید آن چنان قابلیتهای علمی، فنی و تولیدی خودمان را بالا ببریم که بتوانیم در کادر یک الگوی سازنده اعتلا بخش با کشورهای دیگر اعم از قدرتمند یا بی قدرت همکاری کنیم. به نظر من این مسئله امروزه خیلی برای ایران حیاتی تر از ایامی است که مصدق این ایده را مطرح کرد.

موازنه عدمی یا موازنه منفی که شهید سید حسن مدرس هم پا به پای دکتر مصدق از این ایده دفاع می کرد و در راه آن جانفشانی کرد عنصر گوهری اش این بود که ایران باید با قطع مناسبات تحت الحمایگی و از موضع یک کشور مستقل یک تعامل سازنده و اعتلا بخش و برابر با کشورهای منطقه و جهان داشته باشد. در جای خود می شود توضیح داد  که این اندیشه همچنان در ایران غریب است اگر چه که در کادر انقلاب اسلامی و با ایده نه شرقی نه غربی ما می خواستیم تلاشهایی در این زمینه بکنیم که الان متأسفانه به دلایل گوناگون عملاً در مسیر دیگری افتاده ایم.

حیاتی ترین یادگار و میراث اندیشه ای دکتر مصدق برای نجات ایران  فهم این مسئله بود که ضعف بینه تولیدی منجر به ایجاد گسست عینی و ذهنی از گذشته و آینده و تحمیل کوته نگری و اکنون زدگی به ایران و ساختار قدرت و تصمیم گیریهای اساسی آن شده است و به همین خاطر هم هست که به جای اتکاء به بنیه تولید ملی مسیرهای رانت جویانه را برای اداره نظام ملی انتخاب کردند و ثمره آن ایجاد  تزلزل نسبت به حس ملی و سلطه حیرت، بلاتکلیفی و بی برنامگی در همه عرصه های حیات جمعی و مقدم شمردن مصرف محوری به جای  تقدم تولید بوده است. به گمان من هر یک از این میراثها در سطحی که گرامی داشته بشود و درباره طول و عرض آن و دستآوردهای فوق العاده آن بحثهای بیشتری صورت بپذیرد می تواند برای ما نجات دهنده باشد.

 مصدق نیک  دریافته بود که خام فروشی، ناپایدارساز است و زداینده همه گونه پیوندها میان مردم با حکومت و حکومت با مردم. در سطح حکومت هم خام فروشی توّهم پولداری ایجاد می کند و این توهم منشاء اسرافها، اتلافها، و پروژه های پرفساد و توخالی می‌شود و نیروی محرکه سرخوردگی کیفی نیروی انسانی و محرک خروج سرمایه های مادی است. از این زاویه واکاوی میراث اندیشه ای او در زمینه توسعه که به گمان من  آن گونه که در کتاب اقتصاد ایران در دوران دولت ملی شرح کردم مقام و منزلت و عظمتش از مسئله سترگ ملی کردن نفت هم بالاتر است. این فکر می تواند برای ایران نجات بخش باشد.

کار خارق العاده و بی نظیر دکتر مصدق که در اوج تحریمهای ظالمانه و تهدیدهای نظامی انگلستان توانست برای اولین بار و تا به امروز آخرین بار، تراز تجاری مثبت را پدیدار کند و در اوج فشارهای تحریم کنندگان و ایادی داخلی آنها توانست برای اولین بار و تا به امروز آخرین بار یک بودجه سالانه با تراز مثبت ارائه دهد. این جزو بزرگترین میراثها و گوهرهای عملی زنده یاد مصدق و یاران با وفای او است  که همچنان می تواند بر تارک توسعه ایران بدرخشد و الهام بخش  باشد.

از این زاویه شخصاً همدلی خارق العاده ای با استاد بی بدیل علوم انسانی و اجتماعی معاصر ایران دکتر محمد علی موحد دارم. ایشان در مصاحبه ای فرمودند که معجزه بزرگ دکتر مصدق این است که ایرانیان هنوز هم امید به آینده را از دریچه منش، روش، اخلاق و سلوک اندیشه ای و عملی دکتر مصدق جستجو می‌کنند.