نویسنده : عرفان نظرآهاری - 2015/12/06
خیابان شهید برادران مظفر؛ ساختمان آجری قدیمی که نهتنها نمای بیرونی آن بلکه فضای داخلیاش هم تغییر خاصی با اواخر دهه 70 نکرده است. شاید تنها تغییر محسوس دراین ساختمان حجم رفتوآمدها باشد؛ ساختمانی که از ابتدا با هدف ایجاد پایگاهی برای اقتصاددانان نهادگرا، به موسسه دین و اقتصاد اختصاص یافت. زمانیکه مرحوم عالی نسب در سال 1378 موسسه مطالعات دین و اقتصاد را راهاندازی کرد، مبنا بر این قرار گرفت تا اقتصاددانانی که منتقد سیاستهای دولت سازندگی بودند و برخلاف آنچه که تصور میشد در دولت اصلاحات نیز قدرت چندانی نیافتند، پایگاهی مستقل برای خود داشته باشند. از همان سالهای نخست؛
خیابان شهید برادران مظفر؛ ساختمان آجری قدیمی که نهتنها نمای بیرونی آن بلکه فضای داخلیاش هم تغییر خاصی با اواخر دهه 70 نکرده است. شاید تنها تغییر محسوس دراین ساختمان حجم رفتوآمدها باشد؛ ساختمانی که از ابتدا با هدف ایجاد پایگاهی برای اقتصاددانان نهادگرا، به موسسه دین و اقتصاد اختصاص یافت. زمانیکه مرحوم عالی نسب در سال 1378 موسسه مطالعات دین و اقتصاد را راهاندازی کرد، مبنا بر این قرار گرفت تا اقتصاددانانی که منتقد سیاستهای دولت سازندگی بودند و برخلاف آنچه که تصور میشد در دولت اصلاحات نیز قدرت چندانی نیافتند، پایگاهی مستقل برای خود داشته باشند. از همان سالهای نخست؛ برگزاری جلسات و نشستهای تخصصی، انجام فعالیتهای پژوهشی، انتشار کتاب و فعالیتهایی از این دست آغاز شد. کمااینکه تمایلات سیاسی غالب بر موسسه نیز خود عاملی در جهت دادن به فعالیتهای آنها بود. همین تمایلات به نوبه خود در روند تداوم فعالیت آنها بهویژه درخلال سالهای قبل بیتاثیر نبوده است.
حضور سایر همفکران مومنی در موسسه دین و اقتصاد اغلب به برگزاری جلسات و نشستهای مختلفی محدود است که همواره در آنجا در جریان است. آخرین نشست این موسسه با سخنرانی محمد ستاریفر، رئیس پیشین سازمان برنامهریزی بودجه پیرامون نیمنگاهی به برنامه بودجهها و رویکردهای دولت در دوران دفاعمقدس بود؛ او دراین نشست دولت جنگ را پاکترین، شفافترین و جامعترین بودجه سنواتی کشور عنوان کرد و گفت: باید کمبود بودجه در آن سالها مورد توجه قرار گیرد و دولت دوران جنگ در مقایسه با موقعیتهای جنگی دیگر و همچنین شرایط قبل و بعد از آن نمره قابل قبولی میگیرد.
ستاری با تاکید بر اینکه این دوران قابل قیاس با هیچ دوران دیگری نیست و با توجه به شرایط التهاب دولت دوران دفاعمقدس دولتی خاص به شمار میآید، افزود: در آن زمان قوانین مدام دستخوش تغییر بود و این دولت بهلحاظ وزرا با مسئولان جوانترین دولت به شمار میرود و بنابراین دیوانسالاری چندانی در آن دیده نمیشد.
نباید دولت جنگ را مورد نقدهای غیرمنصفانه قرار داد
او تصریح کرد: علاوهبراینها دولت دوران دفاعمقدس اندیشه و مکتب خاصی در امور اقتصادی و اجتماعی نداشت؛ اما در حین عمل دولت بهلحاظ تعهد، اخلاقگرایی و پشتکاری که داشت مسائل را مورد واکاوی قرار میداد و برای آن راهحل پیدا میکرد. بنابراین نباید مورد نقدهای غیرمنصفانه قرار گیرد.
رئیس پیشین سازمان برنامهریزی بودجه درباره وضعیت پیش از دفاعمقدس با اشاره به ریخت و پاشهای دوران گذشته اظهار کرد: ازسوی دیگر با انقلاب همهچیز متوقف شده بود. درعینحال مردم نیز مطالبات بیشتری از حاکمیت داشتند و تدوین قانوناساسی وظایف گستردهای را بر دوش دولت گذاشته بود که مجموعه این شرایط مداخله بیشتری را ازسوی دولت میطلبد.
ستاریفر با تاکید بر اینکه این الزامات در آن دوره موجب پیدایش دولت مداخله و دولت گستردهای شده بود، خاطرنشان کرد: در سه قوا و خاصتر در قوه مجریه گسترهای از تفکرات سیاسی اقتصادی وجود داشت و بهنوعی تفکرات برخاسته از جناحهای پنهان و آشکار آن دوران بودند، میتوان گفت بهاین دلیل دولت یکدستی هم نبود و اینکه بگوییم یک گفتمان توسعهای یا اداری داشتیم و براساس آن کار میکردیم، وجود نداشت و در دوره دفاعمقدس شرایط بهگونهای بود که هر روز مشکلات جدیدتری بروز پیدا میکرد.
حرکت دولتها بعد از جنگ از همگرایی به واگرایی
او ادامه داد: اگر عملکرد خوبی یا ضعفی نیز در دولت جنگ بوده برای همه بوده است، بعد از دوران دفاعمقدس باید درس میگرفتیم و از ضعفها و فرصتهایی که بهدست آورده بودیم صیانت میکردیم، درواقع اینگونه نشد بلکه بهلحاظ نگاه سیاسی دولت جنگ مورد نقدهای غیرمنصفانه قرار گرفت، اما باید بهاین نکته توجه داشت نظام همگرایی که دردولتهای دوران دفاعمقدس داشتیم در دولتهای بعد از آن به فراموشی سپرده شد و شاید بتوان گفت مهمترین محرکههایی که رشد و توسعه را فراهم میسازد درجه همگرایی در خود قواست یعنی در خود قوه مجریه و دو قوه دیگر است. این خود همگرایی دراین دوران با توجه به محدویتهای گسترده در منابع و شرایط بسیار سخت اگر توانست ملت ایران و دولت مجموعا یک دستاوردی داشته باشد این دستاوردها مرهون آن همگرایی است که ایجاد شده بود. عنصری که بعدها به آن کمتر توجه کردهایم هر روز که جلوتر میآییم مشکلات این همگرایی بیشتر شده و بهسمت واگرایی در حرکت هستیم.
ستاریفر تصریح کرد: بعد از دوران دفاعمقدس رهبران قوا که مسئولان کلیدی کشور را دارند متاسفانه دعواهای خود را به جامعه کشاندهاند و رسانهای میکنند، درحالیکه باید این دعواها به بطن جامعه و اجتماع وارد نشود و آن را دربین خودشان حلوفصل کنند و این خود پالسهای بسیار گستردهای را به کنشگرای اقتصادی در داخل و خارج میدهد که گویا وضع زیاد فرق نکرده است.
وی در ادامه در مقایسه دوره پساتحریم و پیش از تحریم خاطرنشان کرد: در زمان جنگ همگرایی وجود داشت، اما اکنون واگرایی در اقتصاد حاکم شده است و اگر این واگرایی در پساتحریم ادامه پیدا کند، اقتصاددانان فکر میکنند پس از رفع تحریمها هیچ تغییری در شرایط کشور به وجود نیامده است.
رشد مثبت آموزش و سلامت در دوران دولت دفاعمقدس
رئیس پیشین سازمان برنامه و بودجه همچنین با یادآوری رشد منفی 11درصدی در بودجه جاری کشور در دوره دفاعمقدس عنوان کرد: این رشد منفی در حالی بود که در همان دوره آموزشوپرورش و سلامت رشد مثبت داشت.
تامین نیاز اساسی مردم در اولویت
وی با تاکید براینکه اولویت دولت در شرط بودجه در دوران دفاعمقدس تامین نیازهای اساسی کشور بود، گفت: بنابراین برای سنجش اینکه این دولت چقدر موفق عمل کرده است؟ باید دید آیا مردم نیازهای اساسی خود را به دست میآوردند یا اینکه در دوران جنگ کشور دچار قحطی شده بود.
ستاریفر تصریح کرد: راهبری، مدیریت و تعیین نیازهای اساسی مردم در حیطه وظایف دولت بود، اما توزیع آن، دست ملت بود. گستردهترین نظام توزیع در دوران جنگ بود که مساجد، ادارات و صنوف کار توزیع میکردند و تعدادی که اهداف صنفی و جناحی داشتند میگفتند؛ بدهید ما توزیع کنیم. هرچند امام(ره) چندینبار به آنان دراین مورد تذکر دادند و اینکه گفته میشود دولت توزیع را دراختیارداشت اشتباه است، چراکه باید توجه داشت مدیریت و نظارت با توزیع فرق میکند و دولت در آن دوره فقط نظارت میکرد و ملت در امر توزیع فعال بودند و یک مشارکت خوبی بین دولت و ملت برقرار بود.
برابری دخل و خرج در دولت جنگ
وی با بیان اینکه دولت جنگ مهمترین کاری که کرد برنامه داشت، افزود: دولت جنگ توانست کارنامه خوبی را برابر کردن دخل و خرج کشور و پی ریزی برنامه برای کشور داشته باشد. اگر بخواهیم بدون درنظرگرفتن شرایط آن دوره دولت جنگ را مورد نقد قرار دهیم بیانصافی است.
ستاریفر افزود: بخش جنگ از بخش غیرجنگ مطالبات جدیتر و همهجانبهتری داشت که بخش غیرجنگ نمیتوانست آنها را برآورده کند. برای اولینبار در کشور یک واگرایی در زمان جنگ صورت گرفت که بریم خدمت حضرت امام و تعدادی مجوز دریافت و بعدخرج کنیم، چندینبار این امر صورتگرفته بود، اما رویه نبود و بعدها شد قاعده که بودجه را رها کنید خودمان میرویم از بالا میگیریم. در سال 65 درواقع 25 میلیارد تومان پول داغ به اقتصاد تزریق شد. پول چاپ کردند امام فرمودند: دولت و نخستوزیری تصمیم بگیرند، بخش جنگ سازمان مدیریت را تحتفشار قرار دادند که میخواهند حمله با امواج نیروی انسانی کنند که نیاز به غذا و لباس و غیره دارند قرار شد وقتی منابع را دریافت کردند عملکرد و هزینهشدن این منابع را گزارش دهند. اما نهتنها هیچ گزارشی داده نشد بلکه این میزان پول نیز بازگردانده نشد. رئیس پیشین سازمان برنامهریزی بودجه ادامه داد: در سالهای بعد با بررسیهایی که صورت گرفت مشخص شد این مقدار پول در آن زمان باعث تورم شدید در کشور شد نهتنها درمورد اهدافی که گفته بودند خرج نشد بلکه پادگانسازی صورتگرفته است. باید توجه داشت در زمان هر جنگی پادگانها مورد حمله قرار میگیرند و بعد از جنگ اگر در آن زمان 100 تا پادگان داشته باشند به 70 تا کاهش مییابد، اما در کشور ما بعد از جنگ ظرفیت پادگانها چندین برابر شده بود. این بخشی ازحاکمیتی بود و این طبیعی است، اما بیانصافی است که تقصیر را گردن یکفرد بیندازیم. ولی اینکه بخواهیم کل دوران را زیر سوال ببریم از اخلاق و علم به دور است.
رشد و توسعه با محدودکردن الگوی مصرف
ستاریفر به الگوی مصرف محدود در دوران جنگ اشاره کرد و گفت: اگر بخواهد کشور به توسعه برسد نیازمند یک الگوی مصرف است. دستاورد با ارزشی که در دوران جنگ برابر هزینههای بالای جنگ بهدست آورد آن هم الگوی مصرف محدود بود. درتمام کشورهای توسعهای بعد از جنگ مانند انگلستان، اتریش و ژاپن الگوی مصرف محدود را محدودتر کردند چرا پس از جنگ این کار را کردند برای اینکه بتوانند رفاه و اشتغال را بیشتر کنند. نماد ساختن خودمان و رسیدن به توسعه الگوی مصرف بود که متاسفانه بعد از جنگ این پارامتر مورد توجه قرار نگرفت. به گفته وی و با درنظرگرفتن این شاخصهها میتوان نتیجه گرفت بودجه سنواتی کشور بین سالهای 1360 تا 1368 شفافترین، جامعترین و پاکترین بودجه بوده است.
مومنی: مشارکت بدون شفافیت امکانپذیر نیست
در ادامه نشست، فرشاد مومنی، رئیس موسسه دین و اقتصاد نیز گفت: در سخنان چند هفته گذشته آقای نبوی و سخنان آقای ستاریفر به یک نکته اشاره شد و آن هم اینکه بخش بزرگی از مدیران و مجریان [دولت جنگ] کمتجربه و جوان بودند؛ البته صاحب صلاحیتهای تخصصی بودند اما تجربه کافی نداشتند. از نظر نظام تصمیمگیری آن الگو، خردورزانهترین الگو بود که کارهای اجرایی به جوانترها داده میشد اما آدمهای مسن که هم از نظر صلاحیتهای تخصصی و هم از نظر تجربی خارقالعاده بودند در مقام مشاور و ناظر به آنها کمک میکردند. به امروز دقت کنید که میانگین سنی مجریها به بالای 65 سال رسیده و هیچ میدانی به جوانترها داده نمیشود و متاسفانه این مجریان مشاورهپذیر هم نیستند و این به یکی از کانونهای گرفتاریهای بزرگ کشور تبدیل شده است؛ یعنی آن ترکیبی که در آن زمان [دولت جنگ] بود و با آن مسئولیت دیدهبانی که نمادش استاد فقید مرحوم جناب آقای عالینسب بود دیدهبانیها را افراد باتجربه انجام میدادند ولی کارهای اجرایی به آن افرادی که توانشان اجازه میداد سپرده میشد اما امروز این گرفتاری را به طرز نامتعارفی داریم.
وی افزود: یک نکته بسیار مهم دیگری که در فرمایشات آقای دکتر ستاریفر برجسته شد و از زبان ایشان بسیار شنیدنی است که هم در دولت جنگ و هم در دورههای پس از جنگ در سازمان برنامه مسئولیت داشتند، این است که فرمودند از نظر امانتداری، شفافیت و صراحت، چه در عدد و رقمهایی که اعلام میشد و چه در گزارشهایی که داده میشد قله تاریخ پس از انقلاب دوران جنگ بود. باید توجه کنیم که این حلقه تکمیلی دارد. وقتی مشارکت بخواهیم مشارکت بدون شفافیت امکانپذیر نیست و پاسخگوکردن دولت هم بدون شفافیت امکانپذیر نیست. من علاقهمندم روی وجه پاسخگویی دولت، شما را درگیر کنم. توجه کنید در دوره مسئولیت آقای احمدینژاد در اوج ماجرای فشارهای بینالمللی و تشدید تحریمها و از این قبیل، چون شفافیت وجود نداشت تخصیص دلارهای نفتی در زمینه واردات لوازم آرایشی و خودروهای لوکس به واردات داروهای حیاتی و مواد اولیه تولید ترجیح داده شد.
دولت جنگ درباره تکتک دلارهایی که خرج میکرد پاسخگو بود
مومنی ادامه داد: در آن زمان هم مسئولان قوهقضائیه و هم مسئولان قوه مجریه گفتند ما این موضوع را پیگیری میکنیم و یک تخلف نابخشودنی اتفاق افتاده اما شما دیدید که بههیچوجه پیگیری نشد. چرا پیگیری نشد؟ از نظر من مسئله به سوءنیت دستگاه قضایی و قوه مقننه برنمیگشت؛ چون قاعدهگذاری توزیع رانتها در دوره پس از جنگ غیرشفاف بود و از کانال مجلس عبور نمیکرد؛ بنابراین تخصیص دلارهای نفتی تابع صلاحدید مسئولان اجرایی میشود درحالیکه در دوره جنگ چون این مسئله، یعنی تخصیص هر یک دلار از کانال مجلس عبور میکرد دولت درباره تکتک دلارهایی که خرج میکرد باید پاسخگو میبود و به شرحی که [آقای ستاریفر] اشاره کردند به یک اعتبار میتوان گفت کل دستاوردهایی که در آن دوره حاصل شد ناظر بر همین شفافیت بود که از یکطرف دولت را پاسخگو میکرد و از جانب دیگر امکان نظارتهای تخصصی مدنی را روی مقدرات اصلی کشور فراهم میکرد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: نکته بسیار مهم دیگر که برای امروز و فردای ایران بسیار آموزنده است، درحالیکه عمر جمهوریاسلامی به یکسال نرسیده بود، در دوره مسئولیت مرحوم مهندس بازرگان در شورای طراحی انقلاب برنامه توسعه و تکامل نظام جمهوریاسلامی ریخته شد؛ یعنی این یکی از افتخارات دوراقتصاد آن پس از انقلاب است که از همان ابتدا با وجود همه مخالفتها و ممانعتهایی که میشد بنا بر اداره مبتنی بر برنامه کشور بود. در دوره جنگ همانطور که آقای دکتر ستاریفر اشاره کردند دولت در اوج جنگ برای دوره 62 تا 66 به مجلس برنامه ارائه کرد و این برنامه واقعا برای کسانی که میخواهند روی تاریخ معاصر اقتصاد کار کنند یکی از افتخارآمیزترین برنامههاست و برای اولینبار در تاریخ برنامهریزی ایران در آن برنامه 62 تا 66 تعریف عملیاتی مبنای نظری و سازوکارهای اجرایی مشخص برای دستیابی به استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی بهطور مشخص گنجانده شده و این بهنظر من یکی از افتخارآمیزترین اسناد تاریخ برنامهریزی ایران است.
این اقتصاددان گفت: متاسفانه همانطور که آقای ستاریفر فرمودند، عدهای که واقعا باید به حالشان تاسف خورد، میگویند در آن دوره برنامه وجود نداشت؛ برنامه وجود داشت و شاید آقای ستاریفر یک جلسه کامل بتوانند دراینباره صحبت کنند که چقدر ذخیره دانایی جدید در ایران بهمناسبت تدوین آن برنامه اول (62 تا 66) ارتقا پیدا کرد. مجلس که این سند را بازگرداند، دلیلش این نبود که با مفاد برنامه مخالف است. زمانیکه برنامه میخواست شروع شود آقای مهندس موسوی به توصیه سران قوا و مجلس از امام استفسار کردند که ما این برنامه را بر مبنای پایان جنگ و شرایط صلح بنویسیم یا بر مبنای تداوم جنگ؛ پاسخ امامخمینی این بود که براساس شرایط صلح بنویسید و چون آن برنامه بر این مبنا نوشته شده بود مجلس میگفت چون عملا جنگ استمرار دارد و چشمانداز روشنی هم برای پایانش وجود ندارد، بهاین اعتبار برنامه را بازگرداند وگرنه بههیچوجه ارزش کارشناسی کمنظیر آن را مخدوش نکرد.
ارائه برنامهای خاص برای اداره کشور در دولت جنگ
وی افزود: بنابراین مبنای عملی رفتارهای دولت در چارچوب بودجههای سالانهاش دقیقا همان رویکردهایی بود که در آن برنامه گذاشته شد و همانطور که آقای ستاریفر اشاره کردند، بهمحض همزمانشدن شوک معکوس نفتی از نیمه دوم سال 64 و تغییر راهبرد جنگی صدام حسین که استراتژی انهدام تاسیسات اقتصادی ایران را در دستورکار گذاشت، بلافاصله دولت و مجلس با مشارکت هم یک برنامه خاص اداره کشور در آن دوره را طراحی کردند.
مومنی تاکید کرد: مسئله بسیار مهم دیگری که در فرمایشات آقای ستاریفر هم خیلی خوب توضیح داده شد این بود، گفتند در شرایط اضطراری ما با تقدم بقا بر توسعه روبهرو هستیم. در شرایط جنگ هیچ دولتی برنامه توسعه نمیریزد ولی با وجود این براساس اسناد رسمی انتشاریافته میزان اهتمام به فعالیتهای زیرساختی و توسعهای در دوره جنگ حتی نسبت به دوره پس از آن بسیار قابل اعتنا و افتخارآمیز بود. بخش بزرگی از پروژههای بزرگ ملی در سالهای پس از 69 افتتاح شد و طوری رفتار شد که گویی اینها در همین یکی، دوساله بهسامان رسیده درواقع محصولی راهبردی بود که ایشان مطرحکردند. آنموقع چارچوبی تحت عنوان طرحهای ملی دهه اول انقلاب طراحی شد که از نظر ضریب اهمیت در تخصیص منابع ارزی و ریالی، آن سرمایهگذاریهای توسعهای همتراز با جنگ تلقی میشد و انصافا الان به غیراز آن برنامههایی که در نظر گرفته شده باید دید چند طرح بهمعنای دقیق کلمه «ملی» در شرایط پس از جنگ توانستهایم داشته باشیم.
برخی افراد به فکر جایگاه و جیب خود هستند
رئیس موسسه دین و اقتصاد گفت: وقتی اوضاع اقتصادی کشور بسامان نیست بهاین معناست که برایند توانی است که الان میتوانیم در سطح ملی ظاهر کنیم و بنابراین همه ما درقبال وضعیت فعلی مسئولیم و اگر هم در دوره جنگ آن دستاوردهای خارقالعاده ظاهر شد بهاین دلیل بود که ترجیح منافع ملی بر منافع فردی، جناحی و باندی یک فرهنگ عمومی بود. الان هرچه چوب میخوریم بهخاطر معکوسشدن این فرهنگ است؛ یعنی افراد ابتدا به فکر جایگاه و جیب خود هستند و بعد اگر فرصت شد میخواهند به مملکت هم فکر کنند که معمولا این فرصت پیش نمیآید.